یک درخواست از رئیس محترم جمهور محمد عبدالهی

ساخت وبلاگ

جنوب نیوز- محمد عبدالهی: اگر استخدام الفاظ و عبارات توسط سیاستمداران و مقامات یک کشور، خالی از پیشینه معرفتی و صرفا به کارکرد تبلیغاتی و شب انتخاباتی خلاصه شود، هر چند نشان از انتخاب تاکتیک اشتباه برای نیل به هدف است اما آنچنان بغرنج نیست در قیاس با سخنانی که از خاستگاه اعتقادی برآمده باشد.
 
جناب حجت الاسلام  "حسن روحانی" یکشنبه 18 بهمن 94  در اختتاميه سي و سومين دوره جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران،  علاوه بر اظهاراتی ابهام برانگیز در خصوص مجلس خبرگان آتی که به عنوان "مجلسی که می خواهد رهبر آینده را برگزیند" از آن یاد کرد، اظهارات دیگری هم داشت که در فضای رسانه ای تا حدی گم شد. رییس جمهور در خلال سخنانش و به کنایه از عدم تحقق شعار آزادی با وجود گذشت 37 سال از عمر انقلاب سخن گفت و تاکید کرد: «ما در آستانه روز پیروزی انقلاب هستیم و هنوز در مفاهیمی از انقلاب اجماع نظر نداریم. 37 سال از 22 بهمن 57 گذشته و فکر می‌کنم هنوز هم نیاز است که ما انقلاب را معنا کنیم و انقلابی بودن را تفسیر کنیم که چه کسی انقلابی است و انقلاب به چه معنا است و تداوم راه انقلاب چیست. ما همه به خیابان‌ها آمدیم و گفتیم استقلال، آزادی جمهوری اسلامی، انقلاب‌مان را با این سه واژه مهم تبیین کردیم اما هنوز هم نیاز است درباره آزادی بگوییم، بنویسیم و تفسیر کنیم. هنوز هم راجع به استقلال، جمهوریت و اسلامیت نظام باید سخن بگوییم.»[1]
 
در تفسیر این رویکرد پیش فرض هایی وجود دارد . یک پیش فرض نه چندان دور از واقعیت آنست که این سخنان می تواند صرفا تبلیغاتی و با هدف جلب آرای خاکستری صورت پذیرفته باشد  و از آن جا که به گفته برخی کارشناسان اصلاح طلب؛ روحانی، پایگاه اجتماعی ثابتی ندارد ناگزیر است  برای حفظ، چسبندگی و انسجام بخشی هر چه بیشتر رای های سیار خود، با شعار، کلمات و سیاست ورزی فضای افکار عمومی را مهندسی نماید.
 
 اما با لحاظ پیش فرض دوم اگر این اظهارات، حاصل یک برونداد معرفتی و قوام یافته باشد، بایستی متاسف بود. چرا که در چنین حالتی به طور ناخواسته ، این همانی ناگزیری میان این اظهار نظر و شبهات مخالفان نظام برقرار شده است و یا ممکن است چنین تفسیر شود.  بر این اساس، بیم آن می رود که رییس جمهور محترم نیز به واسطه دریافت مشاوره های غلط، مانند خاتمی یا هاشمی، پای در مسیری بگذارد که غایت آن از قبل معلوم است.
 
با پذیرش چنین پیش فرضی و در پاسخ به آن  نکاتی شایسته تذکر است:
 
اول آنکه، "آزادی" در زمره واژگان لغزنده ای است که نیازمند "تبیین" و "شفاف سازی" است کمااینکه آمریکا هم در همه خونریزی های 2 قرن اخیر ادعای "آزادی" داشته و یا مکاتب شرق و غرب همگی از حقوق انسان و دغدغه آزادی سخن رانده اند و مدعای اول و آخر آنها "در حصر بودن انسان" بوده است. به گواهی تاریخ ایران، نهضت های صد ساله اخیر، همگی برای رهایی از زنجیر استعمار و استبداد بوده اند و این زنجیرها را نمادهای تمدن غرب یعنی سوسیالیزم و لیبرالیزم بر گردن ملت ایران آویخته بودند.
 
با این اوصاف مقصود از آزادی در ادبیات مقامات نظام اسلامی و خصوصا رییس دولت ، بایستی با تبیین حدود و ثغور آن به روشنی و وضوح، نسبت به ادبیات جبهه مقابل انقلاب متمایز و تعریف شود.
 
دوم آنکه؛ برخلاف مدعای رئیس جمهور، در دوران پس از انقلاب و در خانواده انقلاب اسلامی  مفهوم" آزادی " در منطق نظریه پردازان انقلاب اسلامی نظیر شهید مطهری، شهید بهشتی و در راس آنها امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای، در جایگاه زعمای امت، تعریفی شفاف و مورد وفاق است که حدود و ثغوری معلوم دارد.در طول حدود چهار دهه اخیر، قرائت های غیر همگون از مفهوم آزادی مربوط به محافل روشنفکرانه ایست که در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی نبوده اند و اساسا نه فقط با این مفهوم که با همه مفاهیم بنیادین انقلاب برخوردی پلورالیستی ، شبهه افکنانه و نفی گونه داشته اند .
 
این در حالی است که عصاره تعاریف تئوری پردازان و رهبران انقلاب اسلامی، آزادی را حق مسلم تک تک انسان ها می داند که مبتنی بر آموزه های دینی و با لحاظ حدود الهی است. آزادی شامل آزادی های عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، فردی و.. همگی در حیطه شرع مقدس اسلام و قانون اساسی، محترم و مفهوم سازی شده است. در این تردیدی نیست که در اسلام، اصالت با "بندگی" و عبودیت خداست و نه آزادی مطلق. (که البته آزادی مطلقی وجود ندارد.)
 
سوم آن که، سخنان روحانی، درباره" عدم وحدت بر سر شعارهای اصلی انقلاب"، چند پرسش و گمانه را به ذهن متبادر می کند. از جمله اینکه:
 
 آیا ایشان در باز طرح شبهات نخ نما شده ای از این دست، به دنبال زنده کردن شعار کهنه دوران اصلاحات و آویختن دوباره به این طناب پوسیده است؟
 
آیا رییس جمهور مایل است با طرح چنین گفته هایی، بار دیگر، همچون اصلاح طلبان، مفهوم "آزادی" را در آزادی اجتماعی و از جمله حجاب زنان و بی بندوباری رسانه ای خلاصه کند و با چنین شعاری که روزگاری شعار اصلی اصلاح طلبان بود، پایگاه اجتماعی هر چند سست این جناح را مصادره کند؟
 
آیا او واقعا در پی بازبینی و بازتعریف همه مفاهیم انقلاب است و ما باید شاهد یک وارونگی، این بار در مفاهیم اصلی انقلابمان در ادبیات دولتمردان باشیم؟
 
و یک پرسش مهم تر که مسیر رو به جلوی دولت روحانی به کدام سوست؟ تمکین به تمدن غرب، یا تثبیت مسیر ملت ایران که متکی بر هویت ملی و دینی است؟
 
شاید نگاهی به مواضع دیگر روحانی، "کلید " و حل المسائل پرسش های بالا باشد.
 
روحانی که اکنون از چندتفسیری بودن و لزوم بازتعریف شعارهای انقلاب سخن می گوید، او زمانی حتی یک گام بالاتر از این نیز برداشته است.
 
برای دقیق شدن این موضوع باید برگردیم به حدود 10 سال پیش. درست زمانی که او در فصلنامه راهبرد ارگان مجمع تشخیص نظام - به مدیر مسئولی خودش در آن ایام – به تفاوت قرائت خود از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی اشاره کرده و می نویسد : «در واقع، انقلاب کردیم تا به جمهوری اسلامی برسیم و دیگر نباید به گذشته رجعت کنیم. پس ما هنوز روی برخی مسائل اساسی اختلاف نظر داریم!»[2]
 
می بینیم که جناب رییس جمهور در گذشته نیز از اختلاف نظرها سخن گفته است. اختلافاتی که نه بین انقلابیون که بین رهبران انقلاب با جریان ضدانقلاب بر سر تعاریف مفاهیم کلیدی اسلام و انقلاب اسلامی وجود داشته و دارد و با اظهارات ناصوابی از این دست به صورت طبیعی این اختلافات به اردوگاه انقلاب کشیده شده و رسمیت می یابد . روحانی در مقاله مورد اشاره از اولویت جمهوری اسلامی نسبت به انقلاب اسلامی سخن گفته است، اظهاراتی که با هندسه معرفتی امام راحل و رهبر معظم انقلاب در تضاد کامل قرار دارد و البته تبیین آن مجال دیگری می طلبد.
 
در پایان، ذکر این نکته لازم است که بنا به توصیه اخیر رهبر معظم انقلاب شایسته آنست که دولت محترم به جای پرداختن به ادبیات روزنامه ای و انتخاباتی به اولویت های اجرایی کشور نظیر مقاوم سازی اقتصاد بپردازد و از تولید حاشیه هایی اینچنین که هم انرژی دولت را در امور فرعی صرف می کند و هم افکار عمومی را مشغول می سازد پرهیز کند . و مبادا اینگونه تلقی شود که تولید  جنجال و دو قطبی سازی، یکی از مهمترین خطوط رسانه ای دولت بوده  که البته در ماه های اخیر، تقریبا هر هفته رسانه ها و افکار عمومی را هر بار به نحوی به خود مشغول کرده است. یک بار با تاختن به شورای نگهبان، یک بار بر سر تعریف وارونه از مذاکره و قیام امام حسین (ع)، یک بار با تعریفی خاص از برجام! و...
 
با این همه، درخواست محترمانه ای از رئیس جمهور داریم و آن این است که ایشان، یک بار و فقط یک بار در سخنرانی های  خود از اولویت های جبهه انقلاب به صراحت سخن بگوید تا جامعه بداند، اهداف و برنامه های انقلابی دولت ورای شعار و تبلیغات چیست؟ اکنون بسیاری از مردم این پرسش جدی را دارند که چرا ایشان در کنار این همه نطق مرتبط و غیرمرتبط، در اوج بحران های منطقه و رشادت های محور مقاومت در یمن ، سوریه ، عراق، لبنان ، فلسطین و ...هیچ گاه از "جهاد" سخن نگفته اند؟ و مگر جهاد یک اصل قرآنی و انقلابی و جزء فروع دین اسلام نیست ؟! و یا اینکه رییس محترم جمهور چرا در فهرست سخنرانی های مبسوط خود  یکی را به تبیین مشکلات معیشتی مردم، ورشکستگی مداوم واحدهای تولیدی در کشور، آلودگی های زیستی کلان شهرها، و پذیرفتن سهم تقصیر خود در مدیریت اجرایی اختصاص نمی دهند؟ این ها بیش و پیش از آن که پرسش ما از ایشان باشد درخواست های مشفقانه از رییس محترم جمهور است.
[1] http://www.president.ir/fa/91816
[2] فصلنامه راهبرد شماره 39 سال 1385، ص 13


اخبار مرتبط :


نظر بازدید کنندگان :

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید :

نظر شما :

- - , .

JonoubNews - اخبار جنوب ایران...
ما را در سایت JonoubNews - اخبار جنوب ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jonoob بازدید : 193 تاريخ : پنجشنبه 29 بهمن 1394 ساعت: 6:44